آیداآیدا، تا این لحظه: 21 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

دختر پاییز

خاطرات شمال محاله یادم بره...

  سلام دخترنازم اومدم خاطرات شمال را برات بنویسم شمالی که اولش قرارنبودبریم ولی به اصرارخانوم خانوما وتاییدبابایی تثبیت شد و روز سه شنبه 13خرداد به اتفاق دوتا از دوستامون ساعت 6عصراز اصفهان راه افتادیم.شام آفتاب مهتاب خوردیم وشب کرج خوابیدیم واز اونجایی که جاده چالوس بی نهایت شلوغ بود از قزوین-رشت حرکتمون را ادامه دادیم از رودبار ومنجیل عبورکردیم وشب را در ویلای یه پیرمردرشتی که بسیارمهربون بود خوابیدیم .از قلعه رودخان دیدن کردیم واونجا لباس روستایی پوشیدین وعکس گرفتید قربونتون برم که اینقد بامزه شده بودید.از کلوچه فومن خوردیم .بام سبز لاهیجان هم اطراق کردیم تا رسیدیم رامسر.اونجا دو روزی یه ویلا اجاره کردیم شهر رامسر خیلی زیبا ودیدنی...
22 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر پاییز می باشد